در ضمن یکی از توقیعات ( نامه امام به شیخ مفید ) آمده:
ما گر چه در مکانهای دور از ظالمان به سر می بریم خداوند متعال فعلا صلاح ما و شیعیان مومن ما را مادام که دنیا در دست فاسقان است چنین خواسته ما به ماجرای زندگی شما کاملا اطلاع داریم و از اخبار و آزاری که از ناحیه دشمنان به شما می رسد باخبریم چنانچه که با گذشتگان صالح اینچنین می شد. ولی ما شما را فراموش نمی کنیم و توجه کامل به شما داریم وگرنه سخت در فشار دشمن قرار می گرفتید یا دشمن شما را نابود می کرد تقوی و پرهیزکاری را پیشه کنید. امام (عج) در ضمن توقیع دیگر برای شیخ مفید چنین می نویسد: کسی که از برادران دینیت تقوی پیشه کند واز خدا بترسد و آنچه که بر عهده اش است به مستحق واگذار نماید از فتنه و آشوب باطل محفوظ خواهد ماند و اگر پیروان ما که خداوند آنان را توفیق دهد به اتفاق با صدق قلب وفای به عهد کنند برکت ملاقات با ما از آنها تاخیر نمی افتد وسعادت دیدار ما سریعا به آنها با کمال شناخت و خلوص خواهد رسید خداوندیار و یاور است و او برای ما کافی است و او نیکو نگهبان است و درود خدا بر آقای ما بشارت دهنده و ترساننده. محمد (ص) و دودمان پاکش باد. این نامه در آغاز شوال سال 412 هجری قمری ازناحیه مقدسه امام عصر (عج) برای شیخ مفید صادر گردیده است.
این گفتار حاکی است که پنهان شدن امام عصر (عج) به خاطر عدم پذیرش جامعه است اگر جامعه صالح گردد و همه با کمال خلوص به اتفاق در برابر دشمن بایستند به ملاقات امام عصر (عج) خواهند رسید. ضمنا ناگفته نماند که توقیع امام عصر (عج) برای بعضی از علمای دیگر نیز صادر شده از جمله برای علی ابن الحسین بن موسی بن بابویه معروف به ابن بابویه پدر بزرگوار شیخ صدوق که در قم در قسمت شمال اول خیابان چهار مردان مدفون است و حرم و بارگاه دارد وی در زمان خود فقیه و پیشوای مردم قم بوده است و به گفته این ندیم وی 200جلد کتاب نوشته است و در سال 329به دیار ابدی شتافته است.
( برگرفته از کتاب حضرت مهدی عج فروغ تابان ولایت به نقل از کتاب احتجاج طبرسی جلد2ص322)
***************
وجود من برای اهل زمین سبب امان و آسایش است، همچنان که ستارگان سبب امان اهل آسمانند
بحارالانوار ج 78 ص 380
من آخرین جانشین پیامبر هستم ، و بوسیله ی من است که خداوند بلا را از خاندان و شیعیانم دور می سازد.
بحارالانوار ج 52 ص 30
سنت تخلف نا پذیر خداوند براین است که حق را به فرجام برساند و باطل را نابود کند و آنچه بیان نمودم گواه است.
بحارالانوار ج 53 ص 193
میان خداوند و بندگانش قرابت و خویشاوندی نیست و هر کس که مرا انکار کند از من نیست.
الغیبه للشیخ الطوسی ص 176
من مهدی هستم ، منم قیام گر زمان ، منم آنکه زمین را آکنده از عدل می سازد آنچنان که از ستم پر شده بود.
بحارالانوار ج 52 ص 2
حضرت مهدی علیه السلام فرمودند : حق با ما اهل بیت و در میان ماست کسی جزء ما چنین نگوید مگر آنکه درغگو و افترا زننده باشد
بحارالانوارج 53 ص 190
امام مهدی علیه السلام فرمودند: خدا را درباره ی ما در نظر بگیرید ما را تنها نگذارید و یاریمان کنید تا خدا شما را یاری کند.
بحارالانوار ج 52 ص 239
حضرت مهدی علیه السلام فرمودند: هر یک از شما باید به آنچه که او را به دوستی ما نزدیک می سازد ، عمل کند و آنچه او را به ناخشنودی و خشم ما نزدیک می کند دوری نماید.
بحارالانوار ج 53 ص 173
توقیع حضرت بقیه الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برای جمعی از شیعیان
میان جمعی از شیعیان در موردنقش ائمه علیهم السلام درباره ی خلقت موجودات اختلافی پدید آمدکه خلاصه ی ماجرا بدین شرح است:
برخی از آنان می گفتند ائمه علیهم السلام خلق می کنند وروزی می دهند ،عده ی دیگری معتقد بودند که غیر از ذات باریتعالی ،محال است کس دیگری بتواند موجودی را خلق کند .گروه دیگری را عقیده این بود که خداوند متعال به ائمه قدرت می دهد تا خلق کنند و روزی بدهند. دامنه ی اختلاف بالا گرفت وبالاخره بنا به پیشنهادی که شد به جناب محمد بن عثمان نایب خاص حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف مراجعه کردند وتوسط ایشان عریضه ای به پیشگاه مقدس حضرت تقدیم داشتند پاسخ رسیدکه:
« خداوند متعال آفریننده ی تمامی مخلوقات وروزی دهنده ی همه ی آنهاست او جسم نیست ومثل ومانند ندارد وشنوا وداناست اما ائمه ی معصومین علیهم السلام سوال و درخواست می کنند وخداوند موجودات را خلق می کندواز ذات مقدس او تقاضا می کنند واو به خاطر احترام ومقامات عالیه ی آنان اجابت فرموده وروزی می دهد.
******************
میان جماعتی از شیعیان وپسر ابی غانم قزوینی در مورد جانشینی حضرت امام حسن عسگری علیه السلام اختلاف افتاد پسر ابی غانم قزوینی گفت:امام حسن عسگری علیه السلام در حالی که فرزندی پس از خودشان نداشتند درگذشتند. سپس نامه ای[ توسط یکی از نواب خاص]به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تقدیم نمودند. در پاسخ حضرت چنین فرمودند:
به نام خداوند بخشنده ی مهربان خداوند همه ی ما و شما را از گمراهی وفتنه ها با عافیت نجات دهد وبه ماوشما روح یقین [به خداوند ورسول وقرآنش] عنایت فرموده از بد اندیشی در انتخاب راه زندگی وتحول به سوی بدیها در پناه خودش حفظمان فرماید به من خبر رسید که گروهی از شما در باره ی ولی امروامام زمان خویش دچار شک وحیرت شده ایداز این جهت غمگین شدم نه برای خودم بلکه برای شماوناراحت شدم البته برای خود شما نه برای ما زیرا خداوند متعال با ماست وما به جز ذات مقدس وی به چیزی نیاز نداریم وحق همه جا با ماست بنابراین اگر گروهی [یا همه ی مردم دنیا] با ما قطع رابطه کنندهرگز در ما وحشتی ایجاد نمی کند برای چه وبه چه جهت دچار وحشت شویم در حالی که خداوند متعال ما خاندان رسالت وامامت رابه ید قدرت خویش خلق ودر مکتب مخصوص خود تربیت فرموده وهمه ی موجودات به طفیل وجود ما ویا بر حسب خواست ما آفریده شده اند!
ای گروه شیعه!چه موجب شده که در وجود ما شک وتردید کنید ودر حیرت باشید؟آیافرمایش خداوند متعال را در قرآن کریم نشنیده اید که فرموده است :«ای کسانی که ایمان آورده اید فرمان خداوند ورسول گرامی او وصاحبان امر [ولایت] را اطاعت کنید.»
آیا از آثار وجودی و آنچه که برای ائمه ی معصومین شما از گذشتگان وآنان که باقی هستند پیش آمده است بی اطلاعید ونمی دانید؟
آیا ندیده اید خداوند متعال چگونه از بدو خلقت آدم علیه السلام پناهگاه ومعقل و پرچمهای هدایتی برای شما قرار داد؟(کنایه از سلسله ی جلیله ی انبیاء واولیاء علیهم السلام است.)هرگاه یکی از پرچمهای هدایت به زمین می افتادپرچم دیگری به اهتزاز در می آمد وهر زمان که یکی از ستارگان درخشان آسمان توحیدونبوت وامامت غروب می کرد ستاره ی فروزان دیگری به جای او طلوع می کرد پس آنگاه که پدرم از دنیا رفت گمان کردید که خداوند بزرگ دین خود را باطل وبی سرپرست گذاشته ورشته ی ارتباط بین خود و مخلوقاتش را قطع کرده است.نه چنین است نه در گذشته این طور شده ونه در آینده اینطور خواهد شد بلکه ارتباط میان خداوند ومخلوقاتش تاروز قیامت همواره برقرار خواهد بود اگر چه دشمنان خدا از این امر کراهت داشته وناراحت باشند.
پدرم امام حسن عسگری علیه السلام سعادتمندانه ودر حالی که روش آباء واجداد گرامی اش را دقیقا ًدر زندگی خویش وهمه ی مردم پیاده نمود از این جهان در گذشت وصایا وعلم آنحضرت در نزد ماست که جانشین وادامه دهنده ی راه او هستیم هر کس که در امر امامت با ما منازعه کند ستمگر وگناهکار است وهر که این مقام را ادعا کند کافر است واگر نه این بود که امر خداوند بر همه غالب است وسر بزرگ الهی نباید فاش گردد مسلما ًما حق خود را بر شما چنان ظاهر می کردیم که عقل شما آن را درک کرده شک وتردیدتان از بین برود والبته هر چه که خداوند اراده فرموده است همان خواهد شد. برای هر مدتی کتاب مخصوصی است .
از خدا بترسید وتقوی پیشه کنید وامر [امامت] را به ما واگذار کنید که صدور آن بر ماست همانگونه که همه ی لطفهای آن از جانب ماست .
در برداشتن پرده از اسراری که بر شما پوشیده است نکوشیدواز راه راست منحرف نشوید وبه سمت راست وچپ متمایل نگردید هدف ومقصد خود را بر اساس دوستی ومحبت با ما قرار دهید وراه روشن را دنبال کنید آنچه لازمه ی محبت ونصیحت بود به شما گفتم وخداوند بر من وشما گواه است واگر نسبت به شما محبت نداشتیم وبه خاطر ترحم وشفقت نبودحتما ًسخن فتن با شما را ترک می کردیم والبته که تعدی ستمگران پرخور به حقوق ما برای ما امتحان است .
آ ستمگری که در مقابل خداوند بزرگ سرکشی کرد ومدعی مقامی شد که برای او نبود ودر مقابل کسی که اطاعت از او واجب بود،ایستاد . ودر جریان غصب حق مسلم دختر رسول خدا برای من یک نوع تاسی وپیروی وجود دارد وآن نادان بزودی نتیجه ی عمل پست خود را خواهد دید وکفار نیز جایگاه خود را در جهنم خواهند دید خداوند ما وشما را از جمیع بلیات وآفات وبدیها محفوظ درد واو بر همه چیز تواناست واو نگهبان وحافظ ماست وبر همه ی اوصیاءواولیاء وبندگان صالح خداوند بویژه بر محمد وخاندان پاک او سلام ودرود باد
******************
حضرت در توقیع مقدسی به یکی از نواب خواص می فرمایند:برای شکست دادن شیطان و بینی اورا به خاک مالیدن هیچ چیز بهتر از نماز نیست.پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال.
******************
یا فردی در مورد تصرف در اموال امام سوال کرده بود .حضرت در پاسخ می فرمایند: اگر کسی بدون اجازه ی ما در این گونه اموال تصرف کند ملعون است و ما در روز قیامت دشمن او خواهیم بود، همان گونه که پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه وآله می فرمایند:«هر کس اموال عترت مرا که خداوندتصرف در آن را بدون اجازه ی آنها حرام فرموده است ،حلال بداند، مورد لعن من و همه ی انبیاء می باشد». و هر کس به ما ظلم کند در زمره ی ستمکاران و مورد لعنت خداوندی است، چنانچه خداوند می فرماید: «آگاه باشیدکه ستمگران مشمول لعنت ما هستند».
******************
و یا در توقیع دیگر فرمودند:چگونه در فتنه ها سقوط می کنند و در حیرت و سر گردانی بسر می برند و پیوسته به چپ و راست در حرکتند؟ آیا از دین خود جدا افتاده اند؟یا دچار شک و تردید شده اند؟ و یا با حق به ستیزه پرداخته اند؟ آیا از روایات معتبر در این مورد بی اطلاع هستند یا آگاهند ولی آن را از یاد برده اند؟ آیا نمی دانند که خداوند کره ی زمین را از حجت خالی نمی گذارد، اعم از اینکه آن حجت ظاهره و در میان مردم باشد یا غایب از انظار؟
آیا این دسته ای که در وجود امام شک وتردید دارند، از برنامه ی منظم ائمه ی معصومین سلام الله علیهم اجمعین پس از پیامبرشان صلی الله علیه و آله بی اطلاع هستندکه چگونه پس از دیگری طبق برنامه های تعیین شده به وظیفه ی خویش عمل کردند و نوبت به حضرت امام حسن عسگری علیه السلام رسید که جانشین پدارانش بود و به امر خداوند مردم را بسوی حق و را ه مستقیم ولایت دعوت فرمود؟
او خورشیدی فروزان و ماهی درخشان بود که در آسمان ولایت و امامت می درخشید و آنگاه که ساعت مقرر فرا رسید و مانند اجداد گرامی اش راه شهادت در پیش گرفت و به جوار رحمت حق شتافت، مانند پدرانش بدون کم و زیاد به عهد خویش وفا نمود و وصیت خود را به وصی و جانشین خودش- که به امر خداوند باید تا روز موعود از نظر ها پنهان باشد- سپرد. البته که در مورد جانشین او مقدر الهی اینچنین است که محل زندگی او باید مخفی باشد و این برای ما فضیلتی است.
و آن روزی که خداوند به ما اجازه دهد و منع خود را از ظهور ما بردارد، حق در زیبا ترین لباسها و روشن ترین نشانه ها به مردم نشان داده شده،بر همگان آشکار خواهد شدو اساسا حق و حقیقت، خود معرف خویش خواهد بود. لکن چه باید کرد؟اکنون باید در برابر قضاو قدر الهی و اراده ی توانایش تسلیم و به انتظار توفیق از جانب ذات پاکش بود.
پس منکران و کسانی که در شک و تردید هستند بخوانید تا دست از متابعت هوی و هوس بردارند و همان اصول را که پیروی می کردند رعایت کنند و همان راه را دنبال نمایند.
از آنچه از آنها پوشیده است در گذرند و از بحث و فحص در آن خودداری کنند، که به گناه آلوده خواهند شد. اسرار الهی را فاش نکنند، که موجب پشیمانی آنان خواهد شدو بدانند که حق با ما و درراه دوستی ما است هیچ کس جزما این ادعا را ندارد مگر دروغگویان و آنان که بر خداوند افترا بسته اند . بدین مختصر که از ما شنیدید قناعت کنید و از تفصیل و شرح آن در گذرید.
با نگاهى گذرا به تاریخ جوامع بشرى، نقش دورانساز و کلیدى جوانان در غالب حرکتهاى فرهنگى و اجتماعى و نیز نهضتهاى حیاتبخش پیامبران الهى کاملا آشکار و روشن است. تجربه تاریخ بیانگر این مهم است که در هر حرکتى از استعدادهاى فکرى و نهفته قشر جوان به صورت اصولى و صحیح بهرهبردارى شده است، دستاوردهاى بسیار مهم و ارزشمندى به دست آمده است. در مقابل، زمانى که هدایت و رهبرى گروههاى جوان به دست افراد هوسران و قدرتطلب افتاده است، جنایات و تراژدىهاى بسیار دهشتناکى به وقوع پیوسته است. در حالى که، در تفکر دینى بها دادن و شخصیت دادن و اهتمام به جوانان بسیار توصیه شده است .
براى روشن شدن این حقیقت، سزاوار است، سیره و عملکرد یکى از انبیاء الهى در این زمینه، با بهرهبردارى منفى رهبران مستبد از نیروهاى جوان در جنگهاى جهانى اول و دوم مقایسه شود تا آنگاه پیامدهاى استفاده از ظرفیتهاى قشر جوان و نیز عدم استفاده و غفلت از آن آشکار گردد .
از ایننظر، وقتى مجموعه روایات مربوط به قیام حضرت مهدى (عج) را مطالعه مىکنیم، با این حقیقت آشنا مىشویم که زمینهسازان اصلى ظهور و اصحاب و یاران خاص آن حضرت در جریان تلاش براى تشکیل حکومت عدل جهانى، جوانان خواهند بود . به عنوان مثال، یکى از شخصیتهاى وارسته و شجاعى که در آخرالزمان با هدف اصلاح وضع نابسامان جوامع اسلامى قیام خواهد کرد، فردى به نام «سید حسنى» است. به روایت امام صادقعلیه السلام حسنى یک جوان خوشچهره و نورانى است که علىرغم به دست آوردن قدرت و امکانات بسیار زیاد، آنگاه که از ظهور حضرت مهدىعلیه السلام آگاه مىشود، خود را به همراه سپاهیانش به امامعلیه السلام مىرساند و با آن حضرت بیعت مىکند. به یک روایت، امام زمان (عج) به وسیله ایشان براى مردم مکه چند روز پیش از قیام پیامى مىفرستند ...
گذشته از این، وقتى حضرت علىعلیه السلام به مناسبتى از یاران و اصحاب امام عصر (عج) سخن مىگویند، در توصیف ویژگىهاى آنان این چنین مىفرمایند : یاران قائم (عج) همه از میان جوانان خواهند بود. سالخورده در بین آنها بسیار کم است و نسبتسالخوردگان بر جوانان در بین اصحاب آنحضرت همانند سرمهاى براى چشم و نمک براى غذاست و کمترین بخش غدا را نمک تشکیل مىدهد . (1)
این امر، ناشى از این است که جوان به دلیل داشتن فطرت پاک و صفاى باطن در درجه اول، از استعداد و ظرفیتبالاى درک و توان شناختحقیقتبرخوردار است . علاوه بر آن، به واسطه شجاعت و شهامت زیادى که دارد زودتر پذیراى حقایق مىشود و در مقابل آنها لجاجت و سرسختى بىمورد به خرج نمىدهد .
اوصاف منتظران جواندر خصوص یاران حضرت حجت (عج) ویژگىها و اوصاف ذیل بیان شده است :
برخوردارى از علم و معرفت کامل و ایمان استوار، شهامت و شجاعتبىنظیر، گذشت و فداکارى، شهادتطلبى، فروتنى و تواضع در اوج برخوردارى از قدرت و امکانات، حقمدارى، عشق به امامعلیه السلام، تبعیت و پیروى کامل از رهنمودهاى حضرت حجتعج) و خیرخواهى به همنوعان و صفا و صمیمیت و . ...
وظایف منتظران جواندر معارف دینى، وظایفى براى منتظران واقعى حضرت حجتعلیه السلام بیان شده که از طریق عمل به مجموعهاى از تکالیف افراد بتوانند از چنان شایستگى برخوردار شوند که در زمره یاران واقعى آنحضرت درآمده و در حد توان و ظرفیت و به میزان همت و تلاش افراد به فراهم شدن بستر مناسب براى ظهور منجى عالم بشریت کمک نمایند. گرچه مجموعه وظایف منتظران بسیار است اما در این نوشته، تنها به ذکر چند مورد مهم، که در شرایط کنونى جامعه اسلامى داراى اهمیت استبسنده مىکنیم .
الف. شناخت امام زمان علیه السلامیکى از مهمترین و اساسىترین اصولى که از ارکان اصلى مکتب تشیع محسوب مىشود، مساله امامت و آشنایى با امام هر عصر است. به اعتقاد شیعه، در هیچ برهه از زمان، زمین خالى از حجت و انسان بدون امام معصوم نخواهد بود. چرا که هدایت و رهبرى صحیح و همه جانبه انسان بر اساس تعالیم الهى تنها از طریق پیروى از رهنمودها و روشنگرىهاى امامى ممکن است که علاوه بر، آشنایى با سنتهاى حاکم بر نظام هستى، از تمامى مصالح بشر و حقایق تعلیمات پیامبران الهى آگاه باشد. با توجه به این حقیقت، یکى از وظایف مهم آحاد جامعه، بهویژه قشر جوان آن است که در هر عصرى، نسبتبه امام و حجت الهى موجود در آن زمان به گونهاى شناخت پیدا کنند که بر تعالیم مسؤولیتهاى خود آگاهى پیدا کرده و بر اساس آن عمل نمایند. اهمیتشناخت امام زمان (عج) در هر عصرى به گونهاى است که در برخى روایات، عدم کسب معرفت لازم از امام همردیف، بلکه مساوى با کفر و بىایمانى شمرده شده است. پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله در همین زمینه مىفرمایند: «هرکسى که بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است .» (2) و یا در یکى از ادعیه که بر آن نیز بسیار سفارش شده است. به همین مساله اشاره شده است: پروردگارا حجتخودت را به من بشناسان چرا که اگر حجتت را به من نشناسانى من از دین و آئینم گمراه مىشوم . (3) مضمون اینگونه روایات زمانى بهتر روشن خواهد شد که به پیامدهاى مثبت و منفى یک جامعه، در اثر برخوردارى و عدم برخوردارى جامعه از امام و رهبرى شایسته توجه و دقتبیشترى شود. در طول تاریخ، چه بسیار بودهاند حرکتها و یا نهضتهاى عظیم مردمى که به دلیل فقدان رهبر شایسته با شکست مواجه شدهاند و یا پس از پیروزى به جهت افتادن زمام امور در دست زمامداران بىکفایتبه انحراف و اضمحلال کشیده شدهاند ...
البته، کم و کیف شناخت امامعلیه السلام با توجه به نیاز و توانایى و ظرفیت افراد متفاوت است. مهم این است که این شناختبه گونهاى باشد که در صورت مواجه افراد با تهدیدها و شبههافکنىهاى دشمنان و بدخواهان، در تشخیص راه صحیح و شیوه درست از دچارشدن به گمراهى و انحراف آنها را نجات دهد. و گرنه شناخت کامل و همه جانبه حجتهاى الهى براى افراد عادى با توجه به محدودیت استعدادها و توانایىهاى فکرى غیرممکن است .
ب. پیروى از نائبان امام زمان علیه السلامدر دوره غیبت کبرى، فقهاى جامعالشرایط به نصب امام زمانعلیه السلام مسؤولیت نمایندگى عام امامعلیه السلام را در استمرار حرکتحیاتبخش امامت و پاسدارى از احکام و مقررات اسلامى برعهده دارند. بر این اساس، یکى از وظایف افراد در عصر غیبت، پیروى از رهنمودهاى فقهاى عادل است. چرا که فقها به دلیل آشنایى با شیوههاى صحیح استنباط احکام از منابع اصیل دینى، قادرند تا به پرسشهاى مختلف مردم در زمینه مسائل دینى پاسخ دهند. امام صادقعلیه السلام در اشاره به چنین امر مهمى فرمودند: «فقها از سوى ما منصوب شدهاند تا به سؤالات شما پاسخ دهند و شما نیز مؤظف هستید در شرایطى که به ما دسترسى ندارید به آنها مراجعه کنید و بر اساس نظر آنان در چهارچوب احکام الهى عمل کنید و هرگز حکم آنها را که براساس موازین شرعى ارائه مىشود، رد ننمایید. چون رد نظر آنان، به منزله رد حکم و نظر ماست و رد نظر ما، به منزله رد نظر و حکم خداوند است .» (4)
در همین باره زمانى که از حضرت مهدى (عج) سؤال کردند که در دوران غیبت کبرى که به شما دسترسى نداریم جواب احکام و مسائلى را که با آنها مواجه مىشویم چگونه به دست آوریم؟ آنحضرت در پاسخ فرمودند: «در پیشامدها و حوادثى که رخ مىدهد به آشنایان با احادیث ما (یعنى مجتهدان جامعالشرایط که متخصصان متون دینى و احادیث اهلبیتعلیهم السلام هستند) مراجعه کنید و آنها حجت من براى شما و من حجتخدا بر آنان هستم .» (5) پس، برخلاف نظر نادرستبرخى افراد ناآشنا به معارف اسلامى، مسلمانان در دوران غیبت کبرى بدون راهنما نماندهاند که مجبور باشند با شیوههاى ناصواب متکى به اندیشههاى ناقص بشرى و نظریههاى غیرعلمى به حل مشکلات اقدام کنند و در نتیجه، گرفتار معضلات فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى فراوان گردند . بلکه در دورانى که بنابر مصالحى امام معصومعلیه السلام در دسترس همگان نیست مردم موظفاند که به فقهاى عالم و عادل مراجعه کنند و آنان نیز موظفند بدون کوتاهى و سهلانگارى بر اساس موازین شرعى از طریق مراجعه به آیات قرآن و روایات اهلبیتعلیهم السلام به همه سؤالات و نیازهاى فکرى و اعتقادى و فقهى و فرهنگى و سیاسى و... آنها پاسخهاى مناسبى ارائه دهند .
ج. خودسازى و تهذیب نفساصلاح نفس و ترک گناهان و آراستن به فضایل اخلاقى در همه احوال ضرورت دارد. ولى خودسازى و اصلاح نفس در دوره غیبت، که زمینه لغزش و انحراف و آلوده گشتن به رذایل اخلاقى بیشتر است، از اهمیت زیادى برخوردار است .
امام صادقعلیه السلام در این زمینه مىفرمایند: «صاحبالامرعلیه السلام غیبتى خواهد داشت اگر کسى در آن دوره بخواهد دیندار بماند، سخت در مشقتخواهد بود. بنده خالص خدا در آن شرایط باید تقواى الهى پیشه کند و دو دستى به دین خود بچسبد .» (6)
به علاوه، چون فراهم شدن زمینه ظهور امام زمانعلیه السلام از یک نظر وابسته به وجود افراد خودساخته و آراسته به فضایل اخلاقى است و جز از طریق تهذیب نفس و پیدا کردن پرورش اسلامى نمىتوان در سلک یاران و زمینهسازان حضور آن حضرت قرار گرفت. بنابراین، یکى از وظایف افراد تلاش در راه خودسازى و تهذیب نفس است. بر این اساس، امام صادقعلیه السلام مىفرمایند: «من سره ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق (7) ... هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائمعلیه السلام باشد باید در انتظار ظهور آن حضرت باشد و در این حال، به پرهیزکارى و اخلاق نیکو رفتار نماید» و حتى در توقیعى که امام زمانعلیه السلام آن را به مرحوم شیخ مفید نوشتهاند چنین آمده است که اعمال ناشایست و گناهانى که از شیعیان سر مىزند، یکى از عوامل طولانى شدن دوره غیبت و محرومیت آنها از دیدار امامعلیه السلام است .
د. جامعهسازىاز آنجا که یکى از شرایط مهم رشد ارزشها و فراهم شدن زمینه حاکمیت احکام الهى، اصلاح وضع عمومى جامعه است لذا در تعلیمات روشنگرانه اسلام اهتمام به وضع جامعه و مبارزه با نارسایىهاى اجتماعى و فساد و کجروىها از طریق امورى چون امر به معروف و نهى از منکر مورد تاکید قرار گرفته است. به گونهاى که حتى انسانهاى بىتوجه به امور اجتماعى و مشکلات سایر مردم، خارج از زمره مسلمانان محسوب مىشود: «من اصبح ولایتهم بامورالمسلمین فلیس بمسلم » (8)
علاوه بر اینکه بر اساس روایات اهلبیتعلیهم السلام تا آمادگىهاى لازم فکرى و فرهنگى و... در احاد جامعه براى پذیرش و یارى امام زمانعلیه السلام پیدا نشود، ظهور حضرت محقق نخواهد شد. از سوى دیگر، تحصیل آمادگىهاى لازم نیاز به بستر سالمى دارد که افراد در سایه آن بتوانند به کسب مهارتها و کمالات لازم بپردازند. این بسترسازى مشروط به احساس مسؤولیت همگانى و مشارکت همه جانبه تک تک افراد در پاکسازى فضاى عمومى جامعه است که براى انجام کامل و به موقع این امر نیز مکانیزمهاى زیادى پیشبینى شده است که مهمترین آنها، اقامه فریضه امر به معروف و نهى از منکر است. یعنى همه افراد جامعه اسلامى موظفند از طریق تحصیل آشنایى کامل با شرایط و احکام آن، به اصلاح نارسایىهاى اجتماعى و حفظ سلامت فضاى جامعه بپردازند تا از این طریق، اولا: شرایط لازم براى ظهور آن حضرت فراهم گردد و ثانیا، امکان زندگى براساس احکام نورانى اسلام در دوره غیبت، ولو به ضرورت ناقص، بوجود آید .
هـ . دعا براى تعجیل فرجبا توجه به نقش و جایگاه مهمى که دعا در تفکر اسلامى دارد، اگر دعا با شرایط لازم انجام گیرد همچون سایر علل و عوامل موثر در نظام هستى، مىتواند در امور تکوینى تغییر ایجاد نماید. در بخشى از روایات پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله و ائمه اطهارعلیهم السلام توصیه شده است که براى فرج امام زمانعلیه السلام زیاد دعا کنید و از خود حضرت بقیةالله (عج) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: «اکثروا الدعا بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم » (9) براى تعجیل در فرج و ظهور، زیاد دعا کنید چرا که اینکار موجب فرج و خوشحالى شماست .
بنابراین، از دیگر تکالیف عاشقان امام زمان (عج) درخواست تعجیل فرج آن حضرت است. البته، توجه به این نکته نیز ضرورى است که اولا، دعا زمانى به مرحله اجابت مىرسد که دعا کننده شرایطى را در خود ایجاد نموده باشد که دعاى او شرایط استجابت را داشته باشد. ثانیا، باید توجه داشت که دعا هرگز جاى عمل به وظایف دیگر را نمىگیرد بلکه دعا در صورتى مفید است که همراه با عمل به سایر تکالیف دینى باشد .
علاوه بر موارد فوق، پایدارى در راه ولایت اهلبیتعلیهم السلام، استقامت در برابر مشکلات و نارسایىها، کمک و مساعدت به همنوعان، تحصیل علم و به دست آوردن تخصصهاى لازم، احیاء شعائر اسلامى و پاسدارى از ارزشهاى اصیل و... از جمله مسائلى هستند که اهتمام به آنها سعادت و سلامت جامعه، به ویژه نسل جوان را تضمین مىکند